رونویسی تمرینی چند سطحی
تمرین رونویسی یکی از بهترین تمرینها برای تقویت عضلات نویسندگی است. یکی از بهترین راهها برای یادگیری درستنویسی نوشتن از روی دست نویسندگان بزرگ است. این یک تمرین بیدردسر است و مربی شما نویسندگان بزرگ دنیا. چی از این بهتر؟
چگونه رونویسی؟
همیشه برای تمرین رونویسی مشتاق بودم. اما حالا این اشتیاق رنگ و بوی دیگری به خود گرفته. چراکه روش رونویسیام مدام بهروز میشود. یکبار یاد میگیرم موقع رونویسی بلند بلند بخوانم، اینکار را انجام میدهم و لذتم دوچندان میشود.
بار دیگر کشف میکنم برای اینکه تا آخرین قطرهی تمرین بهترین بهره را ببرم میتوانم بعضی واژهها، فعلها و حتی عبارتها و جملهها را برگزینم و بلافاصله یا بافاصله در نوشتهی خودم بهکارگیرم.
بعد از خواندن شعر از کتاب ابراهیم در آتشِ احمد شاملو رونویسی کردم و اینها را برگزیدم تا با آنها چیزی بنویسیم:
در سخن است.
نوبت خود را انتظار میکشیم.
بیهده
رودِ بیانحنای ستارگان.
سرد میگذرد.
شعر نیز از این قرار بود:
در نیست راه نیست شب نیست ماه نیست نه روز و نه آفتاب، ما بیرونِ زمان ایستادهایم با دشنهی تلخی در گُردههایمان. هیچکس با هیچکس سخن نمیگوید که خاموشی به هزاران زبان در سخن است. در مردهگانِ خویش نظر میبندیم با طرحِ خندهیی، و نوبتِ خود را انتظار میکشیم بیهیچ خندهیی!
اگر که بیهده زیباست شب برای چه زیباست شب برای که زیباست؟_ شب و رودِ بیانحنای ستارهگان که سرد میگذرد. و سوگوارانِ درازگیسو بر دوجانبِ رود یادآوردِ کدام خاطره را با قصیدهی نفسگیرِ غوکان تعزیتی میکنند به هنگامی که هر سپیده به صدای همآوازِ دوازده گلوله سوراخ میشود؟ □ اگر که بیهده زیباست شب برای که زیباست شب برای چه زیباست؟
نتیجهی کار من شد آنچه که میبینید:
روزهایمان سرد و بیهده میگذرد، چنانکه گویی زمستانی سخت در سخن است. ما و بهار نوبت خود را انتظار میکشیم و همچنان شب از پی روز میرسد و رودِ بیانحنای ستارگان جریان مییابد.
توجه: قرار نیست نوشتهی شما ادبی و عالی باشد. اگر شد چه بهتر اما اگر مانند نوشتهی من چیز خاصی نشد هیچ جای نگرانی نیست. این عبارتها و واژهها به صندوقچهی ذهنتان داخل و آنجا میمانند و در زمان مناسب توسط شما روی کاغذ میآیند. من در این مرحله به خودم یک آفرین محکم میگویم و به خودم یادآوری میکنم؛ عالیه. اینگونه اشتیاقم برای انجام دوباره چندبرابر میشود. سختگیری بیجا مانع کار است.
این یکی را خودجوش کشف کردم و بیشتر از همهی تکنیکهای رونویسی دوستش دارم. وقتی از روی نوشتهای مشق نوشتم بهجای عجله و بستن کتاب متن را نگاه میکنم. تازه اینجاست که پیمیبرم نویسنده چقدر باسلیقه بوده.
آنچه در این مرحلهی طلایی توجهام را جلب میکند انتخاب نویسنده است؛ از انتخاب واژهها تا فعلها و اصلن جملهبندی. مسبب دوبارهنویسی همین عشقبازی با انتخابهای نویسنده است.
برای نمونه امروز با این بخش از کتاب هزارتوهای بورخس چنین کردم:
نامهام را گمکردهام، ولی دوسال قبل یا پیشتر گانون از مزرعهاش در گوالهگوایچو آن را برایم نوشت تا خبر دهد که ترجمهای از شعر 《گذشته》اثر رالف والدوامرسون را که شاید اولین ترجمهی این شعر بهاسپانیایی باشد برایم میفرستد و بعدالتحریر اضافه کردهبود که دونپدرودامیان، که شاید بهخاطر بیاورم، چند شب قبل به یک بیماری ریوی درگذشته است.
اگر میخواهید بهرهی بیشتری ببرید چند واژه، فعل یا عبارت را از متن انتخاب و با آنها چیزی بنویسید.
تمرین رونویسی فقط در یک سطح یعنی مشق نوشتن خلاصه نمیشود. میتوان رونویسی را یک تمرین چند بعدی دانست.
یک نظر برای “رونویسی تمرینی چند سطحی”