۵ مرحله تا داشتن ذهنی خلاقتر از جیمز کلییر | یک تمرین جالب برای غیرداستانینویسها
این تمرین را انجام دادم و به نظرم آمد با شما در میانش بگذارم.
تمرین از این قرار است. یک وبلاگ انگلیسی زبان که خودتان دوست دارید یا دنبال میکنید را باز کنید.
یکی از مقالهها را انتخاب و هرچه از آن دریافتید را به زبان خودتان به فارسی بنویسید.
بیایید با یک مثال پیش برویم؛ من این مقاله را از سایت جیمز کلییر انتخاب کردم. وبلاگ جیمز کلییر را دوست دارم. مقالههایی که با داستانهای جالبی همراه شدهاند.
چطور در ۵ مرحله ذهنمان را آمادهی کارهای خلاقانه کنیم؟ | ایدهای پنج مرحلهای از جیمز کلییر
راز خلاقیت ساده است. اگر موفق شویم بین دو یا چند چیز پُلی قابلتوجه بزنیم یعنی کاری خلاقانه انجام دادهایم.
اما اگر خلاقانه عملکردن تا این حد ساده است، چرا درصد زیادی از افراد از ان دوری میجویند؟
گرگ مک کیون در کتابش سهلگرایی چنین گفته:
اگر پیچیدگیها را از بین ببریم، حتی با کمترین تلاش میتوان چیزهای بااهمیت را به جلو سوقداد.
علت دوری جستن از روند خلاقانه ریشه در سخت جلوهدادن آن دارد. اغلب ما در ذهنمان تصویری از فردی خلاق داریم چنانکه گویی سنگ بزرگی را به سمت بالای تپه هُل میدهد. اما جیمز کلییر اینطور نمیپندارد.
او میگوید برای نزدیکشدن به چالشهای خلاقانه پنج مرحله را باید در پیش چشم داشته باشیم.
به این داستان خوب دقت کنید.
به سال ۱۸۷۰ چاپخانهی روزنامهها با درخواستهای زیاد مردم مبنی بر افزودن به تعداد تصاویر داخل روزنامه مواجه شدند.
آن زمان چاپ تصاویر به طرز شگفتآوری سخت و گران بود. چراکه چاپخانهها مجبور بودند ابتدا تصاویر را بر لوحی فولادی حک و بعد به کمک آن لوح تصاویر را چاپ کنند.
فردریک یوجین ایووس قهرمان داستان است که با پیروی از ۵ مرحله به نبوغ خلاقانهی خودش میرسد. او ابتدای دههی اول کارش را در سمت یک کاراموز در چاپخانه گذراند. و بعد از دوسال کارآموزی مدیریت یک آزمایشگاه عکاسی را برعهده گرفت. او حالا به دیدگاهی عمیق در رابطه با عکاسی وچاپ رسیده بود.
یک شب که به مشکلات روش فعلی چاپ تصاویر فکر میکرد به خواب رفت. او بعد از بیداری به ایدهی روش جدید رسید. او به سرعت دست بهکار شد و حدود پنج سال دیگر روی این ایده کارکرد.
او در ادامهی کارش، به روشی برای چاپ عکس دستیافتهبود که باید امتحان میشد. روش چاپ نیمه توسط ایو گسترش یافت و پانزدهدرصد از هزینههای چاپ را کاهش داد و تا هشتدهه یکی از بهترین روشهای چاپ تصویر بود.
آنچه در داستان ایو جلب توجه میکند خلاقیت است اما آیا این روند رمز و رازی دارد؟ جیمز کلییر در پنج مرحله راز اصلی ایو را برملا میکند.
مرحلهی اول و دوم
مانند ایو اطلاعات مربوط به کارتان را یادبگیرید. اگر دقت کردهباشید او ابتدا کارآموز چاپ بود و بعد با عکاسی آشنا شد. به اینصورت بین چاپ و عکاسی ارتباطی بوجود اورد که کلید حل مسئله بود. طی سالهایی که در آزمایشگاه عکاسی کار میکرد بارها و بارها ترکیب چاپ و عکاسی را آزمود. درواقع او کاری خلاقانه انجام داد.
مرحلهی سوم
ایو برای مدتی از ایدهاش دور شد، در حد یک خواب شبانهی بدون عوامل حواسپرتی مانند موبایل. این مرحله را میتوانید مرحلهی جاافتادن ایده نامید. شما میتوانید بهجای خواب شبانه پیادهروی را برگزینید. نیمساعت پیادهروی بعد از نوشتن یا ترکیب دو ایده بهنظر جالب میرسد.
مرحلهی چهارم
ایو در یک یادداشت شخصی نوشتهبود: من اغلب میبینم که ایدههای خلاقانه حین خواب به من ضربه میزنند. وقتی به مغزم استراحت میدهم راهحل به راحتی ظاهر میشود.
مرحلهی پنجم
او سالها همچنان روی ایدهاش کار کرد و آن را بهتر کرد. ایدههای خوب همیشه روند تکامل را طی میکنند. آنچه ایو در حالت خواب و بیداری دریافته بود ایدهای خام بیش نبود که بعد از سالها آزمایش توانست روش عکاسی را به کلی تغییر دهد.
جیمز کلییر میگوید: خلاق بودن به معنای اولین و یا یگانه بودن ایده نیست، بیشتر اوقات خلاقیت اتصال ایدهها است.
لینک این مقاله +
بسیار عالی. یکی از ۵ شیوه تکنیک ایدهیابی اسکامپر اتصال ایده هاست.