سه تمرین کاربردی درمورد پول
داستان پول عجیب است. در دوران همهگیری ویروس کرونا هشتدرصد ثروت در کل جهان افزایش یافتهاست. این حجم از فراوانی پول بینظیر است. اما چرا فقط عدهی محدودی به این حجم از ثروت دسترسی دارند؟ بگذارید طور دیگری سوالم را بپرسم، چه میشود که ما ثروت میخواهیم اما جز آن دسته از افراد نیستیم؟
همیشه گفتهاند سوال را با سوال جواب نده، اما اینبار لازم است آنقدر از خودمان سوال بپرسیم تا ذهنمان را قلقلک دهیم.
سوال مهم اول:
رابطهی شما با پول چگونه است؟ عادی یا عالی؟
مدتی است که درمورد پول بیشتر یادمیگیرم. اولش برایم عجیب بود که رابطهی شخصیتهای پولساز با پول تا چه حد خوب، جدی و مسئولانه است. برخلاف باور عمومی آنها انسانهایی بسیار بخشنده و معنوی هستند و از همه مهمتر به شدت قدر پول را میدانند و برای کوچکترین مقدار آن ارزش قائلند.
این مورد آخر بیشتر ذهنم را درگیر کرد. پس بیشتر از آن میگویم. من خانوادهای دارم، دوستشان دارم، پس از تکتک لحظاتی که کنارشان هستم حتی کم لذت میبرم. اما آیا برای دههزارتومانی ته کیف پول هم تا این حد ارزش قائلم؟ پول عاشق احترام است. همانطور که ما عاشق احترام و توجه هستیم.
تمرین اول:
پولهای خرد را تا کنید و مرتب داخل کیف پولتان مرتب بگذارید. با پول باقیمانده در کارت بانکیتان همانطور رفتار کنید که با ده میلیون رفتار میکنید (مورد دوم بیشتر در دنیایِ امروز که اسکناس خیلی رایج نیست کاربرد دارد). این تمرین شاید مسخره به نظر برسد ولی نظم ذهنی خوبی ایجاد میکند تا با پول بهتر رفتار کنیم و نسبت به آن بیاعتنا نباشیم.
سوال مهم دوم:
پول چه چیزهایی را برای شما تداعی میکند؟
وقتی واژهی پول از ذهنتان میگذرد به چهچیزهایی فکر میکنید؟ آن واژهها را بنویسید. آیا منفی هستند؟ این تداعیها از ذهن ناخودآگاه ما بلند میشوند. همانطور که میدانید ناخودآگاه بسیار قدرتمند است. پس شناخت و آگاهی به آنچه در ناخودآگاه ما میگذرد بسیار اهمیت دارد.
ریشهی این تداعیهای منفی و مخرب را بیابید. آیا ریشه در بچگی شما دارند؟ یا شاید در دوران جوانی اتفاقی ناخوشایند برایتان رخداده که تاثیرش تا الان با شما همراه است و نظرتان نسبت به پول را تغییر دادهاست.
این تداعیها و احساسات منفی نسبت به پول گاهی به طور کامل برطرف نمیشوند اما باید آگاهانه کنترل شوند و تداعیهای بهتر را جایگزین آن کرد. این را از یاد نبریم که گاهی ترس از بیپولی هم میتواند انگیزهای باشد برای کسب آن. این به شما بستگی دارد.
تمرین دوم:
درمورد پول چگونه فکر میکنید؟ واژهی پول را واژهی مرکزی درنظر بگیرید و زوج واژههای جدیدی بسازید؛ پول خوشبختی، پول بدبختی، پول زیاد، پول کم، پول نحس، پول نجس. پنج تا دهدقیقه بنویسید.
حالا سوال طرح کنید؛ چرا فکرمیکنید پول نحس است؟ چرا فکرمیکنید پول چرک کفدست است؟ چرا فکرمیکنید پول کم است؟ شاید باید به این باور برسید که جا برای همه هست و فراوانی وجود دارد. ایدههایتان را بررسی کنید. مثل کالبدشکاف به جان آنها بیفتید. اگر میتوانید حتما چند صفحه بنویسید. در غیر اینصورت حتما به این سوالات فکر کنید.
سوال مهم سوم:
چقدر در حوزهی کسبوکار آموزش میبینید؟
با دیدن این سوال در ذهنتان فیلتری ایجاد میشود که فقط کارآفرینها آموزش کسبوکار میبینند. اما موضوع اصلی این است که یک کارمند معمولی هم با یادگیری ارتباط صحیح با پول و اصول کسبوکار میتواند بهتر عملکند و دستاوردهای بیشتری بسازد.
تمرین دوم:
اگر عادت بدی دارید که هزینهی مالی زیادی برایش میکنید یه راهکار خوب برایتان دارم. به طور مثال اگر سیگار میکشید، پولِ جعبههای سیگار را کنار بگذارید و دورههای خوب در حوزهی کسبوکار ببینید. اگر اهل هلههوله هم هستید این راهکار جواب میدهد. اما، دورههای خوب همیشه گرانقیمت نیستند. برای شروع قدمهای کوچک بردارید و آموزشهای خوب و باکیفیت زیادی در اینترنت پیدا میشود.
سخن نهایی:
هیچوقت خودتان را سرزنش نکنید که چرا سریع به ثروت نرسیدهاید. مسئله را جلوی چشم قرار دهید. گره به گره آن را حل کنید و همچنان امیدوارانه ادامه دهید. استمرار قفلِ پول را باز میکند.
بسیار عالی تشکر از سما
سلامت باشید 🌺