آیا خدا بر سر پول با ما به توافق میرسد؟
این هفته یادگرفتم برای راهاندازی کسبوکار باید از خودم شخصیتی پولساز بسازم. پس هدف جدید بازنگری در رابطهام با پول است. شخصیت پولساز یا غیرپولساز؟
داستانی هست که میگوید پسری از اهالی یک روستا در آمریکا در مقابل دختر کلوچهفروشی قرارگرفت که از او خواست یک کلوچه بخرد: یه کلوچه، فقط دو دلار. بخر دیگه.
پسر دخترک را با دروغ رد کرد چون همان دو دلار را هم نداشت. این دروغ باعث شد به خودش بیاید. با خودش عهد بست که آنقدر بکوشد تا دیگر به خاطر نداشتن پول دروغ نگوید.
در ملاقات با مردی به نام شوف از او درخواست کمک کرد. شوف از او پرسید در پنج سال گذشته چقدر پسانداز کرده است؟ پسر پاسخ داد: هیچی.
شوف به او پیشنهاد کرد کارهای پنج سال قبل را کنار بگذارد و روی خودش کار کند تا به ثروتی بسیار بیشتر از دو دلار برسد. او کسی نیست جز جیم ران. کسیکه در آیندهی شغلیاش افرادی مثل تونی رابینز را دریافت.
میبینید؟ بین شخصیت پولساز و غیرپولساز زمین تا آسمان فرق است. کسی که روزی دو دلار هم نداشت را تبدیل میکند به یکی از تاثیرگذارها. من با خواندن این داستان اشتیاق چند برابری برای بازسازی رابطهام با پول یافتم.
در ین پست قصد دارم موضوعی را مورد بحث قرار دهم که پایه و اساس ارتباط ما پول را میسازد؛ آیا خدا با پول موافق است؟
خداوند خالق است پس با آفرینش موافق است
ممکن است شما هم چنین تجربهای داشته باشید، شاید هم نه. دوران کودکی نقاشیهای زیبایی میکشیدم که برای یک بچهی ده ساله که کلاس نمیرفت خیلی خوب بود. مادرم همیشه برای نقاشیهایم ارزش قائل بود. از آنها به خوبی محافظت میکرد. برای نقاشیهایم پوشههای مخصوص تهیه میکرد و با کمک هم آنها را دستهبندی میکردیم.
اما مشکلی وجود داشت. مادرم به هنر به چشم تفریح نگاه میکرد و میگفت: میدونی نقاشی کی خوبه؟ وقتی که یه شغل عالی با درآمد خوب داشته باشی و تو وقت استراحتت نقاشی هم بکشی. این را وقتی میگفت که بهجای نوشتن مشق، نقاشی میکشیدم.
من هرگز به مادرم خرده نمیگیرم و اصلا هدفم از بازگویی این خاطره ایرادگیری نیست. به او حق میدهم شاید آن زمان هنرمندی ثروتمند ندیده بود. در واقع او نگران من بود و درکش میکنم. این داستان شخصی را گفتم تا به کتاب راه هنرمند جولیا کامرون برسم. فصل ششم این کتاب را بسیار دوست دارم چرا که نقطه ضعفم را به رخم کشید.
خدای واقعی دربارهی اهداف خلاقانهی شما چه نظری خواهد داشت؟
من در جواب این سوال یک صفحه نوشتم و در کمال تعجب دریافتم که خدا درمورد اهداف خلاقانهی من نظر مثبتی داشته.
بگذارید ماجرا را برایتان تعریف کنم. وقتی شروع کردم به انجام تمرینهای نوشتن خلاق به سرعت با مزایای داشتن وبسایت شخصی آشنا شدم. آنموقع من و همسرم تازه به خانهی خودمان آمده بودیم و هزینه و مخارج شروعِ زندگی جدید بیشتر از حد تصور شده بود و در نتیجه پول بیشتری خرج میکردیم و حتی به پساندازم هم ناخنکی زدم. در آن موقعیت به نظر میرسید راهاندازی وبسایت در اولویت اول نباشد. اما تصمیم گرفتم در هر صورت وبسایت شخصیام را راه بیاندازم و نوشتم؛ من یک سایت راه میاندازم و نوشتههایم را آنجا منتشر میکنم.
همان هفته یکی از آگهیهایی املاکی که برای پدرم نوشته بودم به فروش رفت و خب من هم دستمزد همکاریام را دریافت کردم که مبلغ قابل توجهی بود. خیلی بیشتر از آن مقداری که برای راهاندازی یک وبسایت معمولی لازم داشتم و بیشتر از چیزی که معمولا برای یک آگهی دریافت میکنند چون واقعا ملک بینظیری بود. این برای من یعنی لازم نبود از پسانداز هزینه کنم. عالی شد.
اوایل تصورم از این ماجرا نمودی از پدیدهی همزمانی بود. اما معنای بزرگتری در پس این پاسخ ناگهانی بود. خدایی که خالق است با روند خلاقانهای که در پیش گرفته بودم موافقت کرد. ابتدا برای من هم باورش سخت بود.
جولیا کامرون در راه هنرمندش میگوید: با نگاه به خلقت خدا کاملا مشخص است که خالق دست از خلق کردن نمیکشد. تنها یک گل صورتی وجود ندارد نه حتی پنجاه گل صورتی بلکه صدها عدد از آن وجود دارد. دانهی برف مطمئنا درخششی از خلاقیت محسوب میشود، حتی دو دانه برف هم وجود ندارند که ظاهر یکسانی داشته باشند. این چنین خالقی قطعا از کارهای خلاقانهی ما حمایت میکند.
بله حمایت کرد چون الان دارم برای شما مینویسم. اما شاید سوال پیش بیاید که آیا خدا هم با پول موافق است؟
اینکه اعتقادمان به خدا به چه شکل و روشی است به خودمان مربوط است اما خداوندِ بخشنده چگونه میتواند با پول مخالف باشد؟ او که نهایت بخشندگی است او که همیشه برای مخلوقاتش در هر جهانی بهشت را خواسته چطور میتواند مخالف پول باشد؟
پول کیفیت زندگی را هدف میگیرد و خدا هم حامی ما است تا زندگی بهتری برای خودمان بسازیم و این را به شکلهای مختلفی بیان کرده است، حتی اگر این تغییر در حد یک سایت معمولی باشد.
تو تغییری ایجاد میکنی پس حمایت میشوی. تو خلاقیت را وارد زندگیات میکنی، نوشتن، نقاشی و هر هنری را که دوستداری جدی میگیری و خداوند حمایتت میکند. بهشت دقیقا همانجایی است که تو میآفرینی بدون اینکه غر بزنی حتی اگر بهشتت یک سایت معمولی باشد.
یک نظر برای “آیا خدا بر سر پول با ما به توافق میرسد؟”