نتیجهی آزادنویسی
چند پست قبلتر در مورد آزادنویسی برایتان مطلبی منتشر کردم. کتاب و دفترهایم را دورم چیده بودم. از صبح مشغول سروکله زدن با کلمهها بودم. گاهی برای نوشتن آگهیها، گاهی هم برای آزادانه نوشتن. لحظات بعد از بیداری را هم با صفحات صبحگاهی شروع کرده بودم.
یکی از برگههای دفتر آزادنویسی از دفتر بیرون زده بود و زبان درازی میکرد. تا امروز این نوشتهها فقط از این نظر که نشان دهندهی تلاشم بودند برایم ارزش داشتند. اما امروز زبان درازی آن برگه باعث شد بفهمم که چه کار کردهام.
تاریخ بالای برگه نشان میداد مربوط به ۴۰ روز پیش است. وسوسه شدم جملاتم را بلند بلند برای خودم بخوانم. خواندم و بعد نوشتههای هفته پیش را خواندم. بیشتر از اینکه لذت ببرم تعجب کردم. تفاوتهایی پیدا کردم. تا قبل از این هر کسی میگفت کم کم متوجه میشوی نوشتنت بهتر شده شاید کمی تردید میکردم. الان درک میکنم که داور نوشتهی خودت بودن یعنی چه.
من تنها دو تفاوت در این دو نوشته کشف کردم. اولین تفاوت که شگفت زدهام کرده بود، جهت گیری نوشتهها بود . افکار و نوشتهها جهت خاصی به خود گرفته بودند. آن سوگیری را اینطور برایتان توضیح میدهم؛ از نوشتن در مورد موضوعات کم اهمیت و پیش پا افتاده به موضوعاتی رسیدم که قطعا از من آدم بهتری میسازند. برایتان قابل درک است که این سوگیری چه تاثیری بر رفتار و اعمال ما خواهد داشت.
و اما تغیر دوم که بنظر جالبتر میآمد. در آمدن از حالت آشفته نویسی بود. حدس من این است که اولین نتیجهی نوشتن نظم گرفتن ذهن و افکار ماست. واضح است که ذهن دقیق و منظم، جملات و پاراگرافهای بهتری تولید میکند.
اگر با همین روند پیش بروم، ۴۰ روز آینده باید به نتایج جدیدی رسیده باشم. حتما با شما در میان میگذارم.
آزاد نویسی عالیه،واقعا بعد از یه مدت که می نویسیم و هر روز تمرین داریم متوجه ی پیشرفت و پختگی قلممون میشیم و این خیلی شیرینه👌😍
برای من خیلی پیش اومده که یه متن رو بعد از مدتی میخونم و با خودم میگم اینو من نوشتم؟
البته این جنبه ی خوب ماجراست یعنی نوشته ی گذشته هم گاهی آدمو شگفت زده میکنه.
چقدر برام شیرین بود خوندن تجربهات زهراجان💫😍امیدوارم موفق باشی 🤍